29 شهریور 1388 / 1 شوال 1430 / 20 سپتامبر 2009
29 شهریور 1388 / 1 شوال 1430 / 20 سپتامبر 2009
29 شهریور 1388 / 1 شوال 1430 / 20 سپتامبر 2009 |
دكتر شمسُ الدّين جزايري از فرهنگ دوستان معاصر ايران بدرود حيات گفت. دكتر جزايري از اعضاي هيئت علمي دانشكده حقوق دانشگاه تهران بود. وي دررشته حقوق تحصيل كرد و در دانشكده حقوق دروس ماليه، اقتصاد سياسي، حقوق كارو بيمه هاي اجتماعي را تدريس مي كرد. دكترجزايري در سال1347هجري شمسي پس از 42سال فعاليت فرهنگي و آموزشي درمقام استاد ممتاز بازنشسته شد. ازاستاد جزايري تأليفاتي در زمينه هاي حقوق مالي و قوانين محاسباتي به يادگارمانده است. |
خانبابا مشار از محققان صاحب نام معاصر بدرود حيات گفت. او پس از اتمام تحصيلات مقدماتي و متوسطه به خدمت وزارت دارايي درآمد. مُشار21سال دروزارت دارايي كاركرد و سرانجام به ميل خود بازنشسته شد و به كشاورزي و تحقيق پرداخت. برجسته ترين اثراو كتابي است كه به فهرست مؤلفان كتب چاپي عربي و فارسي اختصاص دارد. |
پس از وقوع زلزله طبس كمكهاي مردمي و دولتي به اين منطقه سرازير شد. اما در بيست و نهم شهريور 1357ش، يك فروند هواپيماي سي 130 نيروي هوايي كه به منظور حمل وسايل و خواربار مورد نياز مردمِ زلزله زده طَبَس از پايگاه شيراز عازم تهران بود، در حدود ساعت هشت صبح، در فرودگاهِ دوشان تپه سقوط كرد و نه نفر ارتشي در آن كشته شدند. |
آيت اللَّه حاج سيد محمد علي موحد ابطحي در سال 1309 ش (1349 ق) در اصفهان، در بيت علم و فضيلت زاده شد. وي در هشت سالگي به تحصيل علوم ديني روي آورد و پس از فراگيري علوم مقدماتي، در پانزده سالگي به حوزه علميه قم مهاجرت كرد. آيت اللَّه موحد ابطحي در قم در درسهاي خارج آيات عظام: سيد حسين بروجردي، سيد محمد حجت كوه كمرهاي، سيد محمد محقق داماد، سيد احمد خوانساري، سيد محمدرضا گلپايگاني و علامه طباطبايي شركت جست و در علوم عقلي و نقلي به مدارج بالايي دست يافت. آن فقيه بزرگوار سپس در سال 1333 ش به نجف اشرف كوچيد و در محضر حضرات آيات: سيد محسن حكيم، سيد محمود شاهرودي، سيد ابوالقاسم خويي و سيد عبدالهادي شيرازي به شاگردي پرداخت تا اين كه به درجه والاي اجتهاد دست يافت. وي در سال 1353ش پس از بيست سال تحصيل و تدريس در نجف، به قم بازگشت و بساط تحقيق، تأليف و تدريس را در حوزه عمليه قم گسترانيد. آيت اللَّه ابطحي از وقت خويش، به بهترين نحو استفاده ميكرد و در هر فرصت به خواندن و نوشتن ميپرداخت. از او بيش از يكصد و ده عنوان كتاب در علوم تفسير و فقه، اصول و رجال، حديث، تاريخ، كلام و فلسفه و ساير مسائل اسلامي بر جاي مانده است كه تهذيب المقال في شرح الرّجال در 5 جلد، اصول الفقه در 4 جلد، اخبار الرُّواة در 10 جلد، المعراج در 2 جلد و حياةُ الرَّسول از آن جملهاند. سرانجام شمع وجود آن فقيه بزرگ و پركار پس از 72 سال زندگي، در قم به خاموشي گراييد و در بيست و نهم شهريور 1381 ش برابر با شب سيزدهم رجب 1433 ق بدرود حيات گفت و در همان شهر به خاك سپرده شد. |
|
|
« محمّدبن اسماعيل بُخاري » از محدّثان مشهور قرن سوم هجري قمري در قريه فرهنگ از توابع سمرقند درگذشت. بخاري براي كسب علم به خراسان، عراق، مصر، حجازو سوريه سفركرد و ازعلماي عصرحديث شنيد. وي كه به امام بخاري مشهوراست كتاب جامع صحيح معروف به صحيح بخاري را تأليف كرده است. صحيح بخاري ازصحاح ستّه اهل سنت بشمار ميرود و حاوي 9000حديث نَبَوي برگرفته ازششصد هزارحديث است. مهمترين آثار امام بخاري درعلم فقه است و ازآن جمله« تاريخ كبير» را ميتوان نام برد. |
« اِبْن دَهّان» نحوي، لغوي، مفسّر، اديب و شاعر بغدادي بدرود حيات گفت. ابن دهان ازمردم بغداد بود اما بعد از مدتي تحصيل درزادگاهش به اصفهان آمد و درمحضر علماي اين شهر دانش اندوخت. همچنين ازكتابخانههاي غني اصفهان بهره برد. اگرچه ابن دهان درنحو به سيبويه عصرو يگانه دهرشهرت داشت، صاحب مكتبي خاص درعلم نحو نبود و روش نحوي او همان مكتب بغداد است. ابن دهان قريحه شاعري هم داشت و شاگردان خود را نيز به سرودن شعر تشويق ميكرد. گفتني است كه كتابخانه عظيم و ارزشمند ابن دهان بخش براثرطغيان آب رود دجله آسيب بسيار ديد اما او براي احياي كتابهاي ازدست رفته تلاشي طاقت فرسا كرد و عاقبت بينايي خود را ازدست داد. ازآثار ابن دهان بخش كوچكي بصورت خطي باقيست كه درزمينه شعر و ادب است. |
فخرالدين محمد بن عمر رازي معروف به امام فخر رازي در سال 544 قمري در ري به دنيا آمد. او از علما، حكما و متكلمان معروف اسلام است. اعتراضها و شكهاي فراوان وي در مورد مسائل مختلف سبب شد كه او را "امامُ المَشَكّكين" بنامند. فخر رازي با آن همه تبحّر علمي، شبهههاي بسيار سختي در دين وارد ميكرد و خود از حلّ آنها عاجز ميماند. وي عاقبت به خوارزم رفت و با علماي آن سامان به مذاكرات ديني پرداخت. پس از طرح شبهات خود، از جانب بزرگان شهر، از آن ديار اخراج گرديد. فخر رازي سپس به ماوراءالنهر عزيمت نمود و باز به همان سبب تبعيد شد و سرانجام به ري رفت و در همان جا ماندگار گرديد. در حلقهي درس فخر رازي بيش از دو هزار تن از فقها، به تحصيل علوم ميپرداختند. ايشان در علم كلام، از مذهب اشعري و در فقه، از مذهب شافعي پيروي مينمود و به اكثر علوم زمان خود احاطه داشته، كسي توانايي مناظره با او را نداشت. از امام فخر رازي، دهها اثر نفيس به جاي مانده كه مفاتيح الغَيب يا تفسير كبير، عِصمةُ الانبياء، اسرارُ النُّجوم و تحصيلُ الحَق و... از آن جملهاند. امام فخر رازي در سال 606 قمري در 62 سالگي در شهر هرات درگذشت. |
|
با الحاق مجارستان به خاك اتريش، فرانسوآ ژوزف بطور رسمي امپراتور اتريش- مجارستان شد. مجارستان درطول تاريخ بارها به اشغال كشورهاي اروپايي مانند اتريش و همچنين امپراتوري عثماني درآمد. اما سرانجام درپايان جنگ جهاني اول و پس ازشكست اتريش درسال1918ميلادي به استقلال رسيد. مجارستان دراروپاي شرقي ميان روماني، اتريش، اوكراين و جمهوريهاي چك و اسلواكي، بوسني هرزه گوين، اسلوني، كرواسي، صربستان و مونته نگرو واقع شده است. اين كشوربا نظام جمهوري اداره مي شود. |
|
|
در بيستم سپتامبر 1831م، اولين اتوبوس بخاري توسط يك مبتكر انگليسي به نام گوردون برانز ساخته شد. ساخت و اختراع اين اتوبوس كه از نيروي بخار براي حركت آن استفاده ميشد، درست دو سال پس از اختراع اتوبوس اسبي صورت گرفت. برانز پس از مشاهده اتوبوس اسبي به فكر اختراع اتوبوس بخاري افتاد و آنرا در اين روز به كار انداخت. اتوبوس جديد ظرفيت 30 نفر را داشت و سرعتِ آن بسيار كم بود. امروزه اتوبوسها با استفاده از سوختهاي جديد و تجهيزات پيشرفته، در شمار مهمترين وسايط نقليه عمومي تبديل شدهاند. |
مجارستان در قرن شانزدهم ميلادي مورد حمله نيروهاي امپراتوري عثماني قرار گرفت و در سال 1526م، بخش اعظم آن به تصرف عثمانيها درآمد. عثماني پس از چندين جنگ با امپراتوران خاندان هابسبورگ از متصرفات خود در اتريش و مجارستان رانده شدند و مجارستان از آن پس، بخشي از امپراتوري جديد هابْسْبورگ در اتريش گرديد. در دوران وحدت امپراتوري اتريش و مجارستان كه به امپراتوري اتريش - مجارستان معروف گرديد، مجارستان با اينكه در امور دفاعي و روابط خارجي خود تابع امپراتور اتريش بود، ولي در امور داخلي خود، استقلال داشت. مجارستان كه در طول تاريخ، بارها به اشغال كشورهاي قدرتمند اروپايي از قبيل اتريش و عثماني درآمده بود، سرانجام در پايان جنگ جهاني اول و شكست اتريش، در سال 1918م، به استقلال دست يافت. مجارستان در شرق اروپا، در همسايگي روماني، اتريش، چك، اسلواكي و يوگسلاوي واقع شده و رژيم جمهوري بر آن حاكم است. (ر.ك: 20 اوت) |
|
|
|
ژان بدِل بوكاسا ديكتاتور خونآشام افريقاي مركزي در 22 فوريه 1921م در اين كشور به دنيا آمد و در كودكي در مدارس فرانسوي تحصيل كرد. او در دوران تحصيل با شخصيت ناپلئون بُناپارت آشنا شد و شيفته او گرديد. همچنين وي ژنرال دوگل، رهبر فرانسه را همانند پدر خود ميدانست و مرگ او را به منزله يتيم شدن خود عنوان كرد. بوكاسا در سال 1965م در زماني كه فرماندهي كل قواي كشور افريقاي مركزي را بر عهده داشت، با بركنار كردن پسر عمويش، داكو، در يك كودتاي تقريباً بدون خونريزي به قدرت رسيد. از آن پس، بوكاسا با درجه فيلْدْ مارشالي، دبير كلّي تنها حزب كشورش، وزارت دادگستري، دفاع، خدمات غير نظامي، بيمههاياجتماعي و خلاصه 14 وزارت از 16 وزارت را در آنِ واحد برعهده گرفت. بوكاسا در سال 1976م اعلام نمود كه به اسلام گرويده است، از اين رو، ساير مقاماتِ كشور نيز بر وي تاسي كرده و كشور، رسماً اسلامي شد. اين امر باعث شد تا رهبران كشورهاي عرب، ميليونها دلار به وي هديه كردند اما بوكاسا پس از دريافت پولها، دوباره مسيحي كاتوليك شد و بار ديگر مقامات از او پيروي كردند. او سپس خود را امپراتور بوكاساي اول ناميد و پولهاي اهدايي كشورهاي عرب را صرف مراسم تاجگذاري بسيار پرهزينه خود كرد. بوكاسا سرانجام در بيستم سپتامبر 1979م زماني كه در ليبي به سر ميبُرد در يك كودتاي نظامي از قدرت بر كنار شد و بار ديگر، داكو پسر عموي بوكاسا به قدرت رسيد. بوكاسا در طول 14 سال حكومت بر افريقاي مركزي، جنايات و كشتارهاي فراواني انجام داد و ثروت كشور را به تاراج برد. بوكاسا حتي به آدم خواري نيز متهم شد و لقب قصاب افريقاي مركزي گرفت، اما هيچ گاه اين اتهام را رد نكرد. بعدها در جريان محاكمه وي مشخصشد كه او از گوشت بدن زندانيانِ خود تغذيه ميكرده و خوردن گوشت حيوانات را دون شأن يك امپراتور ميدانسته است. |
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}